نتایج جستجو برای عبارت :

احساس ناخوشایند مرگ برای انسان

انشای بسیار زیبای یکی از دوستام، حتما بخونیدش!
مستی به وقت نیمه شب
درست در تکاپو برای یافتنی اوجی دردناک برای این سری که گرمای پرواز بر فراز نوشته را بال بزند و بعد در نقطه ای که انتظارش را ندارید با ترس سقوط آشنا کند.

ادامه مطلب
تنهایی عصرهای مختلف چه قدر متفاوتند با هم؟ انسان معاصر واقعا تنها ترین انسان تاریخ بشریته؟ انسان های پیش از ما کمتر تنهایی چشیدن؟ صرف داشتن صفا و صمیمیت از بین برنده‌ی تنهاییه؟ من کنار صمیمی ترین دوستانم هم، کنار اون ها که با هم ندار شده ایم هم، تنهایی رو احساس می‌کنم. من در حال حرف زدن با کسی که درکم می‌کنه هم تنهایی رو احساس می‌کنم. من در بودن انسان ها هم تنهایی رو حس می‌کنم. چه بودنی، چه حضوری توانایی داره این احساس رو در هم بشکنه...؟ هیچ
شاید برایتان جالب باشد بدانید که در آناتومی بدن انسان عضوی یافت می‌شود که قادر نیست درد را حس کند و از قضا یکی از مهم‌ترین اعضای بدن انسان نیز به شمار می‌رود.
بدن انسان از هزاران رشته تار عصبی تشکیل شده است که در هر لحظه می‌توانند به ما احساس درد را منتقل کنند. با این حال یک عضو وجود دارد که با این حس بیگانه است و نام آن مغز است!
برای اینکه دریافت چرا مغز نمی‌تواند چنین حسی را دریافت کند باید به مکانیزم احساس درد در بدن مراجعه کرد. گیرنده‌ها
اینكه سلاح فروخته شده دراثرتعویض محل فروش یامدت زمانی بالاارزش بالایی میافت برای دونالدوحشت آفرین بود.
اوهمیشه ازیادآورشدن عبارت كاغذفاقدارزش واهمه نداشت.معاهدات اسلحه وغیره بیشترزیان نصیبش میكردند.
امكان داشت كشورهاسلاح هارامهندسى معكوس كنند.ازآن جهت تحمیل قوانین استفاده كنندیاازآن بعنوان جانشین طلاودلاراستفاده كنند.
فكراوسراسرسودآورى نداشت دركل بروزبودن همه سلاح هادركشورهاراخواستارنبود.
هنگامی که نام خدا برده می شود یک دنیا عظمت، قدرت، علم و حکمت در قلب انسان متجلّی می شود، چرا که او دارای اسماءِ حسنی و صفات علیا و صاحب تمام کمالات و منزّه از هرگونه عیب و نقص است. توجّه مداوم به چنین حقیقتی که دارای چنان اوصافی است، روح انسان را به نیکی ها و پاکی ها سوق می دهد و از بدی ها و زشتی ها دور می دارد. توجّه به چنین معبود بزرگی موجب احساس حضور دائم در پیشگاه اوست و با این احساس، انسان از گناه و آلودگی فاصله می گیرد.
ادامه مطلب
یکی از احساس هایی که در همه ی انسان های سالم وجود دارد احساس تعلق و وابستگی است.انسان موجودی اجتماعی است.معنای اجتماعی بودن این است که زندگی او به بودن با دیگران وابسته است.انسان نمی تواند تنها زندگی کند.ممکن است انسان هایی در اطراف شما باشند که تنها زندگی می کنند اما در واقع تنها نیستند.چون دست کم غذایی که می خورند به دست دیگران تولید می شود و یا لباسی را که می پوشند دیگران تهیه می کنند.جدایی از انسان های دیگر و تنها ماندن بیش از حد روان ادمی
انسان به میزان برخورداری های که در زندگی دارد انسان نیستبلکه درست به اندازه نیازهایی که در خویش احساس می کند انسان استسطح تعالی و درجه کمال هر انسانی را با درجه تعالی و کمال نیازهایی که دارد و کمبودهایی که احساس می کند، دقیقا می توان اندازه گیری کرد.یعنی:هر کس به میزانی انسان تر استکه نیازهای کامل تر و متعالی تر داردآدم های اندک نیاز های اندک دارندو انسان های بزرگ نیاز های بزرگ.(دکتر شریعتی)  
احساس ایمنی (Feeling of security) عبارت است از: احساس آزادی نسبی از خطر. این احساس وضع خوشایندی را ایجاد می کند و فرد در آن دارای آرامش جسمی و روحی است. احساس ایمنی از جمله احساسات و عواطف زیربنایی و حیاتی برای تأمین بهداشت روانی است. افراد ناایمن نامتعادلند و همواره احساس عدم امنیت، ترس و خطر از بیرون و درون خود دارند و نمی توانند انسان سالم باشند. آلپورت وقتی انسان سالم بالغ (mature) را معرفی می کند، یکی از شاخصه ها و ویژگی های اصلی او را داشتن احساس ایمن
احساس عجیبی دارماحساس عجیبی داره چشمای تواحساس عجیبیتویه احساس عجیبی که برامیه احساس عجیبی دارم انگارتو یه احساس عجیبی امیدچه احساس عجیبی بابک جهانبخشچه احساس عجیبیه میبندی موهاتوتویه احساس عجیبییه احساس عجیبی دارم امشب
بنظرم  تمام آدم هایی که یه حجم زیادی از احساس درون شون هست؛ به شدت میتونن احمق باشن.
آدم های عاشق ، به اندازه احساس شون میتونن گول بخورن.
هیچ وقت رو کسی سرمایه گذاری نکنین. چون همه ش به باد میره. و همچنین شما اونو برده خودتون میخواین به هر میزانی که براش محبت خرج میکنین.
ارتقا یافته انسان؛ موجودیه که احساس نداره.
عاشق شدن رو نداره و فقط میتونه خوش بختی رو حس کنه.
هفته گذشته  به اتفاق  همسرم  رفتیم  زیارت  امام رضا (ع) در شهر مشهد .در کنار  حرم امامان ،مخصوصا  حرم امام حسین  در کربلا  یک احساس  آرامش ولطافت خاصی وجود دارد  که در هیچ  مکان  دیگری  احساس  نمیشه  من این  احساس را به خاطر حضور فرشتگان  خدا  میدانم  که در آن مکان دارای تجمع بسیار میباشندوپس از زیارت و  درددلکردن ودرخواست بهترینها برای خودم  تا تمام  انسانهای  روی این کره خاکی،احساس   آرامش  روانی وآسودگی خاطری  در انسان ایجاد  میگردد  
انسان چیست؟ مجموعه ای افکار و احساسات.
عده ای به تعدادی از افکار اعتقاد پیدا کرده اند و جزو هویت شان شده است، عده ای نیز به تعدادی احساسات اعتیاد یافته اند. منظورم از اعتیاد چیست؟ برای مثال احساس شهوت را در نظر بگیرید، این احساس مواد شیمیایی درون بدن تان تولید می کند و باعث احساس لذت درون بدن تان می شود، وقتی تعداد این تجربه ها زیاد شد، برای تجربه بیشتر این احساس، بی قراری می کنید و به مواد شیمیایی مرتبط با این احساسات معتاد می شوید.
خودت را ب
فیلم ها بر روی انسان تاثیر می گذارند،فیلم های کمدی باعث تاثیرات مثبت در انسان می شوند.
تاثیرات فیلم کمدی
۱.شادی
دیدن فیلم کمدی باعث می شود؛احساس خستگی، بی حوصلگی از بین رود،و انسان احساس شادی کند.
۲.کاهش فشار خون
خندیدن باعث کاهش فشار خون می شود،اگر افراد چند روز پشت سرهم فیلم کمدی نگاه کنند، فشار خون آن ها کاهش می یابد.
۳.قلب
پزشکان می گویند ۱۵ دقیقه شدید خندیدن باعث می شود؛گرفتگی رگ های قلب ازبین رود، فیلم های کمدی معموماً باعث خنده می شوند
سلام
شادی در دین اسلام: در قرآن هم آمده که دین اسلام آدم هارا به شادی دعوت میکند
عده ای مسائل دینی را در ایجاد شادی مؤثر دانسته و قرآن خواندن را بهترین موقعیت برای ایجاد شادی میدانند. با توجه به آیهی شریفه، که یاد خداوند را آرامش دهندهی قلبها می داند، میتوان بر این انتخاب نوجوانان دقت نمود. قرآن کلام خداوند است و طبیعی است که در هنگام تلاوت قرآن، انسان احساس آرامش و به دنبال آن احساس شادی کند. سؤالی که به ذهن خطور می کند، این است که آیا حس شادی
پولیش و واکس 3 اکستریم هایبریدنت سوناکس : 

پودر اکسید آلومینیومی بسیار ریز باعث رفع نور Verkratzungen ، لایه های خشک شده و صاف شدن رنگ می شود.
براق عمیق و براق ، ترمیم و ترمیم شدید رنگ کارایی دارد.
مناسب برای بدنه
براق کننده، محافظت کننده، پولیش کاری،تشکیل لایه‌ای با دوام بر روی رنگ خودرو

شناسه محصول : 202200
 
در مقابل بیماریها، سیلها، اضطرابها و احساس بی‌پناهی‌ها نقش علم‌ و ایمان چیست؟ استاد مطهری:هم علم به انسان امنیت می‏‌بخشد و هم ایمان؛ علم امنیت برونی می‌دهد و ایمان امنیت درونی.علم در مقابل هجوم بیماریها، سیلها، زلزله‏‌ها، طوفانها ایمنی می‌دهد و ایمان در مقابل اضطرابها، تنهایی‌ها، احساس بی‌‏پناهی‌ها، پوچ‌‏انگاریها. علم جهان را با انسان سازگار می‌کند و ایمان انسان را با خودش.مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 32•┈┈••✾••✾••┈
انسان دادگرا، در پی معشوق یکسره عنان به دست دل نمی سپارد؛
می کوشد خواهش وجدان را در قالبی معقول بریزد و روش کار خود را قانونمند سازد...
احساس عدالت، شاهین فکر را  به سوی خود می کشد و هدف را تعیین می کند.
حقوقدان باید آنچه را به اشراق دریافته با منطق مرسوم حقوقی اثبات کند و به قانونگذار نسبت دهد.
دکتر ناصر کاتوزیان
۱. گناه پیش و پس از آن که گناه باشد، تصور گناه است. 
یعنی تصور کشتن از خود کشتن قبیح‌تر است. 
۲. آیا تفنگی که گلوله از آن خارج می‌شود معصوم نیست؟ 
۳. گناه یکجور بیگانگی یا تعارض است با طبیعت خودمان. 
۴. احساس گناه، ذاتی و اجتناب‌ناپذیر است. این که در کهن الگوها انسان با گناه آغاز می‌شود و هبوط می‌کند، این که از روزگار دور قربانی می‌کرده‌اند، و این که مسیح بار گناهان انسان را بر دوش می‌کشد موید همین نکته است. 
۵. گناه نخستین، نه خوردن گندم یا
شاید در تاریخ بشر کمتر دوره‌ای اتّفاق افتاده باشد که آحاد بشری، جامعه‌ی بشری در همه جای عالَم، به قدر امروز احساس نیاز به یک منجی داشته باشند -چه نخبگان که آگاهانه این نیاز را احساس میکنند، چه بسیاری از مردم که احساس نیاز میکنند ولی در ناخودآگاهِ خودشان- احساس نیاز به یک منجی، احساس نیاز به مهدی، احساس نیاز به یک دست قدرت الهی، احساس نیاز به یک امامت معصوم، احساس نیاز به عصمت، به هدایت الهی؛ در کمتر دوره‌ای از تاریخ، انسان این همه احساس نی
لازم نیست انسان بزرگی باشی ...جثه ای عظیم داشته باشی ،شغلی مهم داشته باشی،خود انسانیت بزرگترین اتفاق آفرینش است کافی است که انسان باشیم و انسان بودن در انجام ،اعمالی است که غریزی نیست ،عادت نشده است ،تکراری نیست و خلاقانه است..تمام جانوران برای غریزه ی جنسی به جنس مقابل خود توجه میکنند یا توجه را جلب میکنند اما انسان است که لذت جنسی را در همراهی با فردی جستجو میکند که ارتعاش اگاهی و احساس و ادراکش قابل تحسین باشد..همه ی جانوران بدنبال ارتزاق
 
 
محمد فاضلی– عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
 
✅ خدا کند شما با احساس تلخ «بی‌شرفی» (شاید شما واژه بهتری داشته باشید) دست به یقه نشده باشید، اما خودم با این ناخرسندی درگیر شده‌ام (گاه به گاه) و هم کسانی را دیده‌ام که مستقیم به این احساس اشاره می‌کنند یا عباراتی برای توصیف احوالات روحی‌شان به‌کار می‌برند که بیانی دیگر از همین احساس و رنج اخلاقی ناشی از آن است. چرا چنین می‌شود؟
 
✅ انسان موجود اجتماعی است و حس اخلاقی بودن ما تا اندازه
اگر مستضعفی دیدی ،
                         ولی از نان امروزت
 
 به او چیزی نبخشیدی ،
      به انسان بودنت شک کن!
 
                اگر چادر به سر داری ،
                           ولی از زیر آن چادر
 
 به یک دیوانه خندیدی
     به انسان بودنت شک کن!
 
               اگر قاری قرآنی ،
                        ولی در درکِ آیاتش 
 
دچارِ شک و تردیدی ،
   به انسان بودنت شک کن!
 
                 اگر گفتی خدا ترسی ،
                          ولی از ترس اموالت
 
 تمام شب نخوابیدی ،
وقتی دوره جنینی دنیا گذشت،بعد از اینکه انسان دل از دار دنیا کند و احساس کرد که دنیا دیگر برای او جای زیستن نیست و به فکر دنیای دیگر افتاد نوعی تولد جدید برای انسان اتفاق می افتد.یعنی اینکه انسان خواه از دنیا رفته باشد و خواه دل از دنیا کنده باشد دل از دنیا میکند و از دنیا خارج میشود، با اینکه بدنش در دنیاست.کتاب : تفکر
پذیریش واقعیت برای انسان سخت.انسان از حقیقت می ترسد.
عملکرد مغز 
مغز از حقیقت فرار می کند.مغز تلاش می کند آن را باور نکند.
.آیا پذیریش حقیقت برای انسان مفید است؟
بعله .پذیریش حقیقت برای انسان دردناک است زمانی که انسان حقیقت را می پذیرد.کم کم می تواند راه حل را برایش کند‌.دیدگاه روانشناسی
روانشناسان اعتقاد دارند پذیریش حقیقت برای انسان مفید است.آن ها می گویند زمانی که انسان حقایق زندگی را می پذیرد.زندگی آسان می شود.خود شناسی
زمانی که انسان حق
چرا انسان ها تمایل به اعتراف دارند؟
چرا انسان ها نمی توانند چیزی در دورن شان نگه دارند؟
چرا من باید بگویم که درون من چه می گذرد و در نهایت چرا انسان ها پیوسته به دنبال یارِ غار و سنگ صبور می گردند؟
چرا انسان ها از نگه داشتن حرفی در درون و فکری در درون ابا و ترس دارند ؟
شاعران تافته های جدا بافته از دیگران نیستند. فقط این هنر را یاد گرفته اند که خود را و دیگران را در خود بشناسند.
و در نظاره ی انسان و هستی و نظاره ی انسان در هستی از این معمای بزرگ خرد سوز معنی های کوچک دلپذیر بسازند.
و با این شناخت و نظاره ی آن چه میگویند برای احساس و اندیشه ی دیگران مأنوس باشند.
و این هنری است که در آن فریب دادن دیگران فریب دادن خود است و هیچ باختی تلخ تر از پوچی فریب دادن خود نیست .
شعر زبان کودکی انسان است و انسان نمیخواهد دامن
 
ترک اعتیاد و روش های درمان آن
اگر چه عوارض ثانویه اعتیاد در بین گروهی از معتادین كه به دلیل فقر و تنگدستی امكان تامین هزینه زندگی خود را ندارند ،سبب می شود كه برای خرج اعتیاد خود دست به هر كاری بزنند ، نسبت به سر و وضع و بهداشت فردی بی تفاوت شوند و در یك كلام مشمول تمام صفاتی كه جامعه به معتادان نسبت می دهد باشند اما این عمومیت ندارند و اكثریت معتادان را شامل نمی شود.
 رش ، او را به وادی خلاف سوق می دهد. خوشبختانه مدتی است كه در قوانین تجدید نظ
احساس چت
احساس چت یکی از چت روم های جدید فارسی است .
این چت روم از دهه نود شروع به فعالیت کرد و اکنون جز چت روم های خوب ایرانی است .
برای ورود به چت روم عاشقانه احساس روی تصویر زیر کلیک کنید
 
چتروم احساس , چت احساسی , چت روم احساس , چت احساس عاشقانه , چتر احساس , آهنگ چتر احساس
درسته جز چت روم های شلوغ نیست ولی امکانات عالی این چت روم کاربران را به این چت روم جذب میکند و امکاناتی نظیر درجه و امتیاز رایگان برای کاربران عضو جز خصوصیات خوب این چتروم اس
عنوان کتاب : انسان در جستجوی معنا
"خواننده این کتاب مطالب بسیاری فرا می گیرد و می آموزد وقتی انسان ناگهان احساس کرد که دیگر چیزی برای ازدست دادن به جز جان و بدن عریان خود ندارد چه می کند .
شرحی که دکتر فرانکل از آمیختن احساسات و هیجان به ما می دهد ، واقعا تسخیر کننده است و روح را تسخیر می کند . "
نویسنده : ویکتور فرانکل
مترجم : امیر لاهوتی
 
انگیزه همان چیزی است که اکثر ما احساس می‌کنیم به اندازه کافی دارای آن نیستیم، اما می‌دانیم که وجود آن مهم است چرا که به ما کمک می‌کند تا احساس رضایت خاطر کنیم، درباره خودمان احساس مسئولیت کنیم و بر زندگی خود مسلط باشیم. انگیزه شرط اساسی رشد شخصیت، رضایت‌ خاطر و موفقیت است اما برای ایجاد انگیزه در کودکان چه باید بکنید؟
 

ادامه مطلب
در سخنرانی زنده تلوزیونی به مناسبت عید نیمه شعبان: شاید در تاریخ بشر کمتر دوره ای اتّفاق افتاده باشد که آحاد بشری در همه جای عالم جامعه ی بشری به قدر امروز احساس نیاز به یک منجی داشته باشند؛ احساس نیاز به یک منجی، احساس نیاز به مهدی، احساس نیاز به یک دست قدرت الهی، احساس نیاز به یک امامت معصوم، احساس نیاز به عصمت، به هدایت الهی.
انسان مانند دریاست ؛هر چه عمیق تر باشد آرامتر است.انسان بزرگ بر خود سخت می گیردو انسان کوچک بر دیگران.انسان قوی از خودش محافظت میکندو انسان قویتر از دیگران.وقطعاً این قدرت را فقط میتوان در پناه پروردگار داشت.هرکس که به او نزدیک تر است،آرامتر، متواضع تر و قدرتمندتر است،و تابش نور او را میتوان هر لحظه حس کرد
ادامه مطلب
الکترسیته:  الكترسیته انرژی نهفته ای در طبیعت و وجود آن در بعضی از مواد موجود درجهان میباشد این نیرو به صورت های مختلف میباشد و دارای 2 قطب میباشد اما به صورت كلی میتوان الكترسیته را به دوبخش تقسیم كرد الكترسیته ساكن++این حالت از الكترسیته عنصری كه آن را بو جود می آورد دارای قطب مثبت+میشود مانند وسیله پلاستیكی كه بر اثر مالش دارای قطب مثبت میشود یا بدن انسان كه بر اثر برخورد با این گونه اشیاء درای قطب مثبت الكترسیته ساكن میشود فقط زمین تامین
خود مغز درد را احساس نمی‌کندتا به حال فکر کرده اید که جراحان مغز چطور می‌توانند بیماران را عمل کنند، در حالی که آن‌ها به هوش هستند؟ «بث مک کوئیستون» متخصص اعصاب توضیح می‌دهد که اگرچه مغز چندین لایه پوشش و عروق خونی دارد که گیرنده‌های درد دارند، اما خود مغز ندارد. مثلا وقتی کسی سردرد دارد، فکر می‌کند که این درد از مغزش نشات می‌گیرد، اما در واقع عضلات و پوست اطراف مغز است که درد را احساس می‌کند.


ادامه مطلب
.
 
 انسان هر حقیقت و جوهری که دارد عبارتست از وجودی که آگاه و آزاد و آفریننده است.پس دشمنان انسان خیلی مشخص هستند: آن‌ها عواملی می‌باشند که انسان را از توجه به این سه بعد اساسی خودش فارغ می‌کنند و به چیزی دیگر مشغول می‌نمایند.
علی شریعتی، نیازهای انسان امروز
 
انسان هر حقیقت و جوهری که دارد عبارتست از وجودی که آگاه و آزاد و آفریننده است.پس دشمنان انسان خیلی مشخص هستند: آن‌ها عواملی می‌باشند که انسان را از توجه به این سه بعد اساسی خودش فارغ می‌کنند و به چیزی دیگر مشغول می‌نمایند.
علی شریعتی، نیازهای انسان امروز
 
به عنوان آنچه‌گذشت قبل از خوندن این پست اینجا را بخونید. و اینجا اگر حوصله اجازه داد.می‌دونم بین پست قبلی و این پست که قرار بود سلسله‌وار باشه فاصله زیادی افتاد، ولی شما با بزرگواریتون  این کاهلی‌ منو ببخشید!
این یک قاعده است که هرگاه انسان به «خود»ش رجوع ‌کند، اگر احساس کند زندگی و کارهایش بیهوده و بی‌فایده است، دچار پوچی می‌شود؛ و همین که این احساس به او دست دهد، اضطرابی نیز در او به‌وجود می‌آید که باعث تشویش و سرگردانی و «چه کنم؟ چه
شاید مهمترین دلیل حرکت و انگیزه ما انسان ها احساس نیاز هست . پرستش خدا ، خوندن نماز ، پیدا کردن دوست و حتی همین وبلاگ نویسی و هزاران کار دیگه ای رو که انجام می دیم قطعا بخاطر احساس نیازمونه !
خدا رو می پرستیم چون نیاز به یه پشتیبان واقعی داریم کسی که در هر شرایطی حتی در تنهایی بتونیم باهاش حرف بزنیم و آروم بشیم ! اهل بیتش رو دوست داریم و نسبت به اونها ارادت ویژه ای داریم چون انسانی از اونها شریف تر و فوق العاده تر ندیدیم نه در حال حاضر و نه در کتا
هرشب صدای همهمه و صحبت های شبانه از بیرون، توی کوچه، میشنوم.
هر شب فکر میکنم به حنجره انسان و آوا ها.
و احساس غربتی در شنیدن این همهمه به من دست نمیدهد.
لابد باید به نظر بدیهی برسد، که در دقت است که متوجه غربت میشوم.
وقتی از vala گفتن شان یا ایک ایک کردنشان، زمختی زبان هلندی را حس کنم، واقعا متوجه غربت میشوم ولی مگر انسان در دقت هایش انسان است و نه در همهمه هایش؟
عجب سوال بیجا و دم دستی ای.
همه چیز اینقدر هم ساده نیست.
مثلا پدرم فکر میکند که فرانسوی
برای انسان از حیث روابط چند گونه ساحت وجود دارد :
1-رابطه انسان با خودش
2-رابطه انسان با خدا
3-رابطه انسان با جهان
البته ماتریالیست ها (ماده گراها )از آنجایی که به خدا اعتقاد و باور ندارند خدا و جهان را یکی می دانند و از آن به طبیعت یاد می کنند.
کار درست و نیک را باید هر چه زودتر انجام بدهیم؛ مثل عبادات، مثل نمازِ اولِ وقت و مثل بقیه‌ی کارهایی که موقت است، هر چه انسان آن کار را در لحظات اول و نزدیک‌تر به آن لحظات اول انجام بدهد، این فضیلت بیشتری دارد؛ چون انسان احساس می‌کند تکلیف را انجام داد و در تأخیر آفاتی هست؛ انسان خود را از آن آفات برکنار می‌دارد. ۱۳۸۵/۰۹/۲۴
کار از جنبه های متعددی حایز اهمیت است و تأثیرات فراوانی بر روان آدمی و زندگی خانوادگی و اجتماعی دارد. از بنیادی ترین و قوی ترین نیازهای انسان نیازهای فیزیولوژیکی است. این نیازها شامل هر چیزی می شود که در حفظ و بقای ارگانیسم انسان نقش دارد. نیازهای فیزیولوژی و از جمله مواد غذایی، در جوامع با بافت پیچیده تر(شهری) به شکل اشتغال و در جوامع ساده تر با نام کار و تلاش و شکل مستقیم تری تأمین می شود. این که بیکاری یک معضل اجتماعی شمرده می شود به سبب همی
به ما یاد داده‌اند که انسان ایده‌ال نمی‌ترسد، انسان شجاع یعنی کسی که در دهشتناک‌ترین شرایط هم ترس به دلش راهی نمی‌برد و رستم‌گون دل به خطر می‌سپارد و کارش را می‌کند. اما هیچ‌کدام به ما نگفته‌اند، «ترس»، جزئی از ذات آدمی است. غریزه آدمی است. کسی که نمی‌ترسد مریض است، کسی که نمی‌ترسد ناقص است، کسی که نمی‌ترسد غیرعادی است. کسی که در حضور یک عامل بیرونی خطرناک احساس ترس می‌کند، یک انسان طبیعی است و همین ترس موجب تصمیمات درست و منطقیِ و
تولستوی می‌گوید :ما نفرین شده ایم ..نفرین  برای انسان که در بهشت تن آسای  بیکار و شادمان بود ..او هیچ نگرانی از بابت تن اسایی اش نداشت . آسوده بود  و شادمان بدون ذره ای احساس ملال و بیهودگی ..آسودگی ای که با حرارت بوسه ی  لب های داغ و مرمرین حوا و رد دندان های آدم بر گوشت سیب ممنوعه نفرین شد..چرخ در آسمان چرخید و تبعید خاکزادگان کافی نبود نفرین با آنان ماند و بعد از آن ما فرزندان نفرین  زهدان حوا را دریدیم و بر روی زمین آسمان را در آغوش گرفتیم...در
اوّل زبانست که باید ساکت شود. کلمات خودشان را در سکوت طوری دیگری به انسان می نمایند. و مفاهیم از کالبد کلمه خارج می شوند. سپس ذهن است که ساکت می شود. تا تصاویر در جای خودشان بایستند و جریان سیّال و جوشان ذهن خاموش شود. به قول زنون،‌ ذهن ما از سکونات متعاقب مفهوم حرکت را انتزاع می کند. باید سال ها در این سکون ذهن ماند، تا قلب انسان ساکت شود. که احساس، مسیر خودش را پیدا کند. و برسد به آن وحدتی که ابن عربی می گوید. اینجاست که عشق می جوشد. که رنگی است ا
گویش ها متفاوت , اما زبان ها یکی است هنگام اظهار عشق هنگام رد عشق و ما از نظر جسمی انسان های یکسانی هستیم ولی در واقع متفاوت خیلی ها در کالبد انسانی حیوانند انسان های دیگر را می درند و در واقع انسانیت را هر حیوانی جوری اجلی دارد آهو - شیر , خرگوش - روباه , مورچه - مرغ و انسان خودش ...!!! #الهام_ملک_محمدی
آخرین بار که احساس خلا همیشگی را نداشتم چیزی حدود 5 سال پیش بود. لباس آبی تنم بود و منتظر بودم تا دکتر بیاید و مرا به اتاق عمل ببرند. مادرم، پدرم و عمه‌ی کوچکم توی اتاق همراهم بودند. کلینیک تخصصی جراحی بود و اتاقم یک تخت داشت. از داروی بیهوشی می‌ترسیدم اما احساس کامل بودن داشتم. نه اینکه خودم کامل باشم، نه. انگار قطعه‌های پازل دوباره به صورت کامل کنار هم قرار گرفته بودند. هرچند که خیلی با هم صحبت نمی‌کردند و سعی می‌کردند به هم نگاه نکنند اما
بیماری های مشترک انسان و اسب
به تدریج که انسان با ابیماریهای باکتریایی، ویروسی و انگلی آشنا و به کشف عامل آنها دست یافت عوامل بیماری زا را در انسان و حیوانات مورد بررسی قرار داد و در همین ارتباط بیماریهای اسب به خصوص بیماریهای مشترک بین اسب و انسان نیز مورد توجه قرار گرفت.
 
مشاوره و آموزش درمان بیماری های دام 
 
خوشبختانه تعداد بیماریهای مشترک بین انسان و اسب زیاد نیست و ما در اینجا بر حسب اهمیت و به طور مختصر به آنها اشاره می نماییم:
کتاب صوتی انسان روح است نه جسد جلد اول و دوم + pdf فقط جلد اول پی دی اف موجود می باشد    
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
فایل کتاب صوتی انسان روح است نه جسد جلد اول و دوم + pdf | afternoon | 3314. سلام و عرض ادب فراوان خدمت شما پژوهشگر عزیز و دوستدار علم. جزئیات محتویات بسته ...
دریافت بسته جامع کتاب صوتی انسان روح است نه جسد جلد اول ...containing.dambook.ir › containing › htmlدریافت بسته جامع کتاب صوتی انسان روح است نه جسد جلد اول و دوم + pdf | containing | 3314. سلام و عرض ادب فراوان خدمت
گاهی انسان در «خود» احساس پوچی و اضطراب می‌کند. در چنین حالی اگر انسان علت آن را بداند می‌تواند آن را رفع کند وگرنه برای فرار از آن خود را سرگرم و مشغول چیزهای دیگری ساخته، از سرابی به سرابی و از دردی به دردی دیگر پناه می‌برد و از درد درونی و درمان صحیح آن غافل می‌شود، و مشکل همان‌طور باقی می‌ماند. به همین دلیل، برای درمان صحیح باید بدانیم ریشه پوچی‌ها و اضطراب‌ها چیست.
هر کتابی، حاصل قرار گرفتن ذهن انسان در یک وضعیت مشخص است.
همۀ کتاب ها را کنار هم بگذارید تا همۀ آنچه را به اسم انسان و انسانیت می شناسیم یک جا ببینید.
هر بار که یک کتاب خوب را می خوانم، احساس می کنم در حال خواندن یک نقشه هستم؛ نقشۀ یک گنج!
و گنجی که به سمت آن هدایت می شوم، خودم هستم.
کتاب انسان ها اثر مت هیگ| ترجمۀ گیتا گرکانی

اپیزود "انسان‌ها" رو می‌تونید در رسانه‌های زیر بشنوید (به مرور تکمیل خواهد شد):
anchor: bit.ly/2xaRG7y
shenoto: yon.ir/PnIVI
castbox: bit.ly/2IBgRa6
soundc
انسان ها شبیه هم عمر نمی کنندیکی زندگی می کند یکی تحمّل!انسان ها شبیه هم تحمّل نمی کنندیکی تاب می آوردیکی می شکند!
انسان ها شبیه هم نمی شکنندیکی از وسط دو نیم می شوددیگری تکه تکه!تکه ها شبیه هم نیستندتکه ای یک قرن عمر میکندتکه اییک روز...!! 
این روزها حال عجیبی دارم. یکدفعه به خود می آیم و از انسان بودنم شگفت زده می شوم، سینه ام تنگ می شود و احساس خفگی می کنم. به سختی قابل توصیف است، انگار که در یک لحظه به معنای واقعی بی هویت می شوم. تبدیل می شوم به ماده ای مستقل از جسم و خاطرات. نسبت به خودم غریبگی می کنم، انگار که انتظار می داشتم کس دیگری بودم. 
حالت غریب و ترسناکیست. انقدر که در خود جمع می شوم و چشمانم را می بندم تا بیشتر احساس از فضا منفصل بودن، نکنم.
ممنون از اینکه مقابلم ننشسته ا
 
به نظر شما بزرگترین دشمن انسان کیست؟ شیطان؟ دوستان ناباب؟ اینها دشمن هستند اما دشمن اصلی چیز دیگری است که در کتابهای معارف اسمش را «نفس» گذاشته اند. پیامبر عزیزمان فرمودند: «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک؛ بدترین دشمنان تو همان نفس اماره تو است که از همه به تو نزدیکتر و در میان دو پهلویت قرار گرفته است»[1]دلیلیش این است که نفس انسان ضعیف است. زرق و برق دنیا را که می بیند هوس می کند .به هر کدام که می رسد یکی دیگر را هوس می کند. حد و حدودی هم ندار
تنها،تنهایی را احساس میکنم، میان احساس های خموش دریایی که در جزر و مدّ احساس ها،احساس خویش را گُم کرده اندتو تنها بمان!تا وقتی که به خودت ملحق شوی،تنهایی ام راشریک نمیخواهم..تو از خودت میگریزی ومن از تو به توفکر نکن مزاحمت هستمتنهایی استدر گرداب احساس تو از مناز خودت رفته ایو من تنهایی هایم (احساساتی که در اطرافم به من القا میشوند را)قایم میکنمتا تو از بزرگی این گرداب بیش تر مترسیتا تو تنها،تنهاییم بمانینه تنها،یک تنها....
هر کتابی، حاصل قرار گرفتن ذهن انسان در یک وضعیت مشخص است.
همۀ کتاب ها را کنار هم بگذارید تا همۀ آنچه را به اسم انسان و انسانیت می شناسیم یک جا ببینید.
هر بار که یک کتاب خوب را می خوانم، احساس می کنم در حال خواندن یک نقشه هستم؛ نقشۀ یک گنج!
و گنجی که به سمت آن هدایت می شوم، خودم هستم.
کتاب انسان ها اثر مت هیگ| ترجمۀ گیتا گرکانی

اپیزود "انسان‌ها" رو می‌تونید در رسانه‌های زیر بشنوید (کلیک کنید):
Telegram
Anchor
Shenoto
Castbox
Soundcloud
کارآموزی ام تمام شد. قرار بود چیزهای زیادی در رشته مهندسی یاد بگیرم، یاد گرفتم ولی نه بدرد بخور.
اما چیزهای غیر مهندسی زیادی یاد گرفتم. اینکه انسان ها چقدر میتوانند مهربان باشند چقدر میتوانند شما را دوست داشته باشند چقدر میتوانند کمک حال شما باشندف دقیقا همان انسان هایی که دیگران وقت زیادی با آن ها بودند شخصیت این افراد را بد توصیف میکنند.
 
وقتی به عنوان یک کاراموز وارد محیطی میشوی باید فقط گوش بدهی، دیگران هم همین انتظار را ازت دارند. 
حرف
کارآموزی ام تمام شد. قرار بود چیزهای زیادی در رشته مهندسی یاد بگیرم، یاد گرفتم ولی نه بدرد بخور.
اما چیزهای غیر مهندسی زیادی یاد گرفتم. اینکه انسان ها چقدر میتوانند مهربان باشند چقدر میتوانند شما را دوست داشته باشند چقدر میتوانند کمک حال شما باشندف دقیقا همان انسان هایی که دیگران وقت زیادی با آن ها بودند شخصیت این افراد را بد توصیف میکنند.
 
وقتی به عنوان یک کاراموز وارد محیطی میشوی باید فقط گوش بدهی، دیگران هم همین انتظار را ازت دارند. 
حرف
اینكه سلاح فروخته شده دراثرتعویض محل فروش یامدت زمانی بالاارزش بالایی میافت برای دونالدوحشت آفرین بود.
اوهمیشه ازیادآورشدن عبارت كاغذفاقدارزش واهمه نداشت.معاهدات اسلحه وغیره بیشترزیان نصیبش میكردند.
امكان داشت كشورهاسلاح هارامهندسى معكوس كنند.ازآن جهت تحمیل قوانین استفاده كنندیاازآن بعنوان جانشین طلاودلاراستفاده كنند.
فكراوسراسرسودآورى نداشت دركل بروزبودن همه سلاح هادركشورهاراخواستارنبود.شایدبرایش دنیاجوردیگری معنی پیدامینمو
نیاز به هدف:
حرکت، جوهر زندگی است ونیاز، علت حرکت. بنابراین هر جنبشی که از انسان سر مى زند معلول نیازی است. نیاز هدف را به وجود مى آورد و آن را تعریف مى کند و هدف انگیزه مى سازد و قوت و ضعف آن را تعیین مى کند. هر چه نیاز شدیدتر باشد هدف مهم تر مى شود و هدف مهم تر، انگیزه‌ ى قوی تر مى سازد و انگیزه، خود، تعیین کننده‌ ى کمّ و کیف اراده است. یادگیری یک زبان هدفی است برای رسیدن به هدف یا اهدافی دیگر در زندگی. احساس نیاز به یادگیری زبان و شدت و ضعف این اح
۱-کاری که دوست دارید را انجام دهید
اگر شما فوتبال بازی کردن، نوشتن شعر، نواختن یک موسیقی و یا هر چیز دیگری را دوست دارید، برای انجام آن وقت بگذارید. با اینکار میفهمید که با انجام کارهایی که دوست دارید، غرق در شادی میشوید.
۲-به دیگران کمک کنیدگاهی اوقات بعد از رسیدن به اهداف شخصی مان، هنوز هم احساس پوچی میکنیم چون به زندگی فرد دیگری کمک نکرده ایم. وقتی ما داوطلبانه به دیگران کمک میکنیم، احساس خوبی در ما ایجاد میشود. تاثیر این احساس باعث ایجاد
هر وقت که هرکس در زمان مناسب تصمیم درست رو نگیره .. بعدا یه خروار احساس بد میاد خرخره ادم رو میگیره هی با خودم میگم تا کی قراره ادم خوبی بودن نقش من از زنده بودنم باشه، تا کی میخوای این اسب چموش رو سفت بچسبی و حبس اش کنی که نیاد جای عشق و محبت رو بگیره ... تا کی باید خدایی که توی این همه در به دری و واماندگی بشری که باید در نهایت عجز خودش رو داد بزنه اون بالا به نظاره زجر بردن یه سری بنده نما هاش مثل خودم و یه سری بنده های مخلص  خودش باشه ... تا کی با
ز بهشت‌ که‌ بیرون‌ آمد،  دارایی‌اش‌ فقط‌ یک‌ سیب‌ بود. سیبی‌ که‌ به‌ وسوسه‌ آن‌ را چیده‌ بود.و مکافات‌  این‌ وسوسه‌ هبوط‌ بود.فرشته‌ها گفتند: تو بی‌ بهشت‌ می‌میری. زمین‌ جای‌ تو نیست. زمین‌ همه‌ ظلم‌ است‌ و فساد. و انسان‌ گفت: اما من‌ به‌ خودم‌ ظلم‌  کرده‌ام...زمین‌ تاوان‌ ظلم‌ من‌ است. اگر خدا چنین‌ می‌خواهد، پس‌ زمین‌ از بهشت‌ بهتر است.خدا گفت: برو و بدان‌ جاده‌ای‌ که‌ تو را دوباره‌ به‌ بهشت‌ می‌رساند، از زمین‌ م
چند روز پیش مشغول تماشای کلیپی از سایت TED بودم. سخنرانِ مجلس :| در مورد تحقیقی حرف می‌زد که 75 سال به درازا کشیده، تحقیقی بر روی انسان‌ها جهت رسیدن به این سوال که چه چیزی باعث می‌شود که انسان‌ها احساس خوشبختی کنند؟ این تحقیق توسط 4 نسل از محققین صورت گرفته و همچنان هم ادامه دارد.
در نظرسنجی‌ای که امسال از جوانان شده بود 80 درصد ثروت را هدف خود و باعث خوشبختی بیان کرده بودند و 50 درصد مابقی هم شهرت. اما هیچ یک از این‌ها علت خوشبختی افرادِ این آزم
 
یک‌جایی هست که انسان از حیوان بیشتر می‌فهمد، و آن این است: تشخیص راه درست از غلط...اما یک‌جای مهم‌تر هست که حیوان از انسان بیشتر می‌فهمد، و آن اینکه حیوان راه اشتباه را دوباره تکرار نمی‌کند، اما انسان دچار تکرار اشتباه می‌شود.برای همین است که حیوانات تاریخ ندارند، اما انسان‌ها با تکرار اشتباهاتشان تاریخ را می‌سازند..
 
 
به راستی حرف زیبایی  است چرا این قدر بعضی از انسان ها به خود می بالند اما هیچ فهم ندارند که بعضی از جانوران قابل خور
شب بود و تاریکی به دریا هم رسیده بود و فقط نور کم جان بی‌رمقی از چرا‌غ‌های خسته‌ی پارک روی ساحل افتاده بود، آنطرف‌تر دو دختر جوان نشسته بودند، یکی سیگار‌ می‌کشید و هر دو به دریا خیره شده بودند، آن‌طرف‌تر از آن‌ها مردی سیه‌پوش به ستونی تکیه داده بود و گویا از زمین و زمان جدا شده بود و نگاهش چیزی در دریا جستجو می‌کرد، ساحل به فاصله‌های نامساوی میزبان گروه‌های مختلف انسان‌هایی بود که وجه اشتراک همه‌شان دریا بود، دریای خلیج فارس در ای
طراحی خانه موسیقی
چکیده:
هنر موسیقی ، هنر نواها و آهنگ هاست ، هنری است که کمتر به آن توجه می شود ولی شادی تاثیرگذاری فوق العاده ای داشته باشد . موسیقی دارای شاخه ها و سبک های زیادی است که هر کدام به طریقی بر روح و روان انسان اثر گذار است و به آن احساس آرامش و یا حتی خشونت می دهد . این هنر ، به ظاهر با گوش سر و کار دارد و فقط قسمت شنوایی را تحت تاثیر قرار می دهد ولی همان طور که گفته شده علاوه بر گوش بر روح و جسم هم تاثیر گذار است . برای مثال شما با موسی
اکثر انسان‌ها زمانی از موقعیت شغلی خود راضی هستند که معتقد باشند در حد مشخصی از بی‌کفایتی هستند و به محض احساس کفایت، از موقعیت فعلی ناراضی خواهند بود. 
 این اصل را می‌توانیم با یک مثال ساده بیان کنیم. علی در شرکت‌شان در سمت کارشناس فروش فعالیت می‌کند. او کارش را به خوبی انجام می‌دهد و از عهده‌ی تمام وظایفی که به او محول شده بر می‌آید. به همین دلیل احساس می‌کند که حقش خورده شده و جلوی پیشرفتش گرفته شده و باید به سمت بالاتری ارتقا پیدا کن
به چه می‌اندیشی!
نگرانی بیجاست...
عشق اینجا
و‎ ‎خدا هم اینجاست،
لحظه‌ها را دریاب
زندگی در فردا
نه، همین امروز است!
 
+++++++++++++++++++++++++++++++
اس ام اس های عاشقانه و زیبا
 
یك زن
برای زیبا ماندن
به دوستت دارم های
مردی نیاز دارد
كه هرروز آرام
در گوشش زمزمه كند
 
+++++++++++++++++++++++++++++++
اس ام اس های عاشقانه کوتاه
 
وقتی انسان‌ها همدیگر را دوست داشته باشند، همدیگر را می‌بخشند. اما وقتی دائما مجبور به این کار شوند، از دوست داشتن دست برمی‌دارند...!
 
++++++++++++++++++++
ممکن نیست در گذشته حرفی زده یا کاری کرده باشیم و حالا که بهش فکر می کنیم یا یک دفعه یادمون میفته شرمنده نشیم پیش خودمون! حس بدیه واقعا
فکر می کنم انسان هر دفعه که احساس میکنه دیگه عقلش رسیده همون موقع بازم پایین تر رفته! مطمئن بودن یا احساس بی نقصی مقدمه شکست های سنگین بعدیه!
ترک کردن یک عمل بد از دید خودمون نه دیگران به تمرین کردن نیاز داره و همینجوری خود بخود درست شدنی نیست.
پ ن: زندگی خیلی ساده و پیچیده س نکته مهمش اینه که یک آن ممکن تموم بشه!
"
رنگ های انرژی زا :
رنگهای روشن و تند معمولا انرژی زا هستند. برای مثال رنگ قرمز آنقدر انرژی زا است که فشار خون را بالا می برد. رنگ قرمز مارا به هیجان می آورد و بسیاری آن را رنگ عشق می دانند. رنگ زرد انرژی را زیاد می کند و به ما احساس رضایت و خوشحالی می بخشد. رنگ نارنجی اشتها آور است و باعث می شود که ما در کل احساس خوبی داشته باشیم.
 
رنگ های متعادل کننده و آرامش دهنده :
برخی از رنگها باعث تعادل ذهنی می شوند. رنگ سبز سمبل طبیعت است و در ذهن ما تعادل و آر
1. الکذب یردی.(دروغ انسان را به هلاکت می کشاند)
2.الکذب خیانة.(دروغ خیانت است)
3.العلم ینجد.(علم انسان را یاری می کند )
4.العبادة فوز.(عبادت رستگاری است)
5. العلم کنز.(علم گنج است)
6.العیش یمُرُ.(زندگی می گذرد)
7.الصدق فضیلة.(راستگویی فضیلت است)
8.اللجاج شؤم.(لجاجت کردن مایه بدبختی فرد است)
9.الطاعة تنجی.(اطاعت «از خدا» مایه نجات انسان می شود)
10.المعصیة تردی.(معصیت وگناه انسان را هلاک می کند)
قرار بود دیگه منفی نویسی نکنم اما نمیتونم...خیلی احساس بدبختی میکنم خیلی...
احساس میکنم سربار خانواده م و این احساس هم درسته....هیچ چیز برای افتخار کردن ندارم جز بغضی که بعد مدت ها شکسته و یکم اروم ترم میکنه.
اونقدری احساس بدبختی میکنم که الان اگر فرشته مرگ بیاد سراغم با سر میپرم بغلش و میگم تمومش کن لعنتی... تمومش کن...
احساس خواری میکنم .احساس ذلت... نمیتونم توضیح بدم چون واژه ای ندارم...
خدایا لطفا اگر واقعا همه چی درست میشه فردا بیدارم کن...اگر ال
درد کلمه ‌ایست که همیشه ناپسند به نظر می‌رسد و با شنیدنش حس ناخوشایندی به ذهن متبادر می شود. البته بحق هم باید چنین باشد اما دردها همیشه بد نیستند و گاهی نتایج خوبی می‌توانند داشته باشند. بعضی دردها آثاری از خود بر انسان برجا می‌گذارند که بعدها می‌فهمیم که آنقدر هم بد نبوده‌اند. به طوری که انسان درد کشیده در جامعه امروز بشر انسان متعالی‌تری به نظر می آید. انسانی که بی‌تفاوت از کنار درد‌های دیگران نمی‌گذرد، انسانی که سعی می‌کند بر دیگر
جمع بندی میکنم.
نه تنها در مسئله حفظ جسم در سرما و گرما بلکه در ارتباط افراد با یکدیگر انسان ها نیاز به پوشش دارند چرا که هر انسان بر انسان های اطراف خود اثر میگذارد و اثر میپذیرد. این اثرات هم در حوزه حفظ حریم شخصیتی و هم بحث حریم جنسی است. در مباحث قبل اثبات کردیم که به چه علت روابط بدون قاعده در حوزه جنسیت مشکل ساز است. حفظ حرمت و شخصیت را هم هر انسان ذاتا درک میکند حال من سوالی دارم آیا در این موارد شکی موجود است؟پس چرا عمل نمیکنیم؟؟
شادی از دیدگاه روانشناسی 
ریچارد کارسون معتقد است که شادمانی حالتی از ذهن است نه رشته ای از حوادث،احساس آرامش بخش که میتوانید همیشه تجربه اش کنید و با آن زندگی کنید و نه چیزی که برای یافتنش نیاز به جستجو داشته باشید،شادمانی خارج از وجود شما نیست شادمانی یک احساس است.
مایکل آرگایل معتقد است که شادمانی عبارت است از بودن در حال خوشحالی و سرور یا هیجانات دیگر یا عبارت است از راضی بودن از زندگی شادمانی عبارت است از قضاوت و داوری انسان چگونگی گذر
اگر زمانی برسد که من بخواهم به شیئی تبدیل شوم، نمی دانم چه چیزی را انتخاب کنم. چیزی باشم که زیاد استفاده می شود یا برعکسش!!! اینکه زیاد استفاده شوی مستهلک می شوی و متعاقبش سر از زباله دان در خواهی آورد. و اگر استفاده نشوی احساس بی مصرف بودن دست از سرت نمی دارد. یک شیئی گران قیمت بودن شاید بهتر از وسیله ای ارزان و فراوان است. مثل انسان. 
نمی دانم چرا همه چیز این دنیا و زندگی نمونه ای کوچک از انسان است. لعنتی به هر چیز فکر می کنی، هر خیالی برای خودت
چه هدفى در شناخت انسان نهفته است؟
شناخت انسان، راهى است به شناخت خدا، و در حقیقت راه خداشناسى از انسان شناسى عبور مى کند و در این مورد به برخى از نصوص اسلامى اشاره مى کنیم.قرآن مجید پیوند انسان را با مقام ربوبى آنچنان محکم و استوار مى اندیشد که غفلت از خدا را مایه غفلت از خود انسان مى داند و براى نخستین بار قرآن از این مطلب پرده برداشته است.
ادامه مطلب
لذت بخش

بسیاری از چیز هایی که برای انسان لذت بخش است ، هر کدام دارای لذتی است که با
لذت های دیگر قابل مقایسه نمی باشد ، مثلاً خوردن غذایی که خوشمزه است لذتی دارد
که در نوشیدن یک نوشابه نمی باشد ، یا رفتن به طبیعتی زیبا دارای لذتی است که با
خوابیدن در بستری نرم قابل دست یابی نیست ، یا کمک کردن به یک انسان نیازمند ،
احساس خوشایندی برای انسان خواهد داشت که با دیدن یک دوست و سخن گفتن با او حاصل
نمی شود
هر لذت ، احساس خوشایند و ماندگاری را برای انسان
قبل از اینکه تو پست جدید اعتراف کنم میخوام بگم که من قبلا زندگی کردن رو بلد نبودم! نه اینکه الان بلد شدم، دارم کم کم زندگی کردن رو یاد میگرم! احساس میکنم تا چندی پیش مثل یه نوزاد داشتم تو قنداق دست و پا میزدم الکی الکی! انسان واقعا با افزایش سن بزرگ نمیشه! با افزایش فهم بزرگ میشه! ذهن ناآروم! جسم ناآروم! زندگی ناآروم! همه ناآرامی ها بخاطر بلد نبودن زندگیه! بخاطر اینه که انسان خودشو نمیشناسه! همه چیز اینجوری حل میشه! تمام دردها! ناراحتی ها!شما چی!؟
۱-کاری که دوست دارید را انجام دهیداگر شما فوتبال بازی کردن، نوشتن شعر، نواختن یک موسیقی و یا هر چیز دیگری را دوست دارید، برای انجام آن وقت بگذارید. با اینکار میفهمید که با انجام کارهایی که دوست دارید، غرق در شادی میشوید.۲-به دیگران کمک کنیدگاهی اوقات بعد از رسیدن به اهداف شخصی مان، هنوز هم احساس پوچی میکنیم چون به زندگی فرد دیگری کمک نکرده ایم. وقتی ما داوطلبانه به دیگران کمک میکنیم، احساس خوبی در ما ایجاد میشود. تاثیر این احساس باعث ایجاد ی
روانشناسی علمی است که در مورد رفتار انسانها در ارتباط با محیط اطراف خود و تفاوت  رفتارها می‌پردازد. هدف اصلی رشته روانشناسی بررسی وضعیت های انسان در مواجهه با موارد مختلفی است که در زندگی برای وی پیش می‌آید. روانشناسی در واقع علم مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی انسان است. روانشناسی به بحث های مختلف رفتار و فرایندهای روانی مانند ادراک، احساس، شخصیت، هوش، هیجان و انگیزه می پردازد. این رشته رشته کاربردی است که تمام جنبه‌های زندگی انسان را در
یک چیزهایی تجسم انسان بودن است. مثل لحظه‌ای که به غذا خوردن نیازمند می‌شوی. مثل نیازی که به دیگری پیدا می‌کنی.یک چیزهایی تجسم انسان بودن است مثل وقتی که کلمه‌ها توی سرت خودشان را به این سو و آن سو می‌زنند، به دنبال راهی برای خلاص شدن.یک چیزهایی تجسم انسان بودن است مثل آن حجم کریه ادرار و مدفوعی که روزی چند بار می‌بینی که از تو دفع می‌شود. مثل دسته مویی که می‌ریزد. مثل رشته موهایی که سرخ می‌شوند، زرد می‌شوند، سفید می‌شوند. مثل بدنی که بو م
خشم در موجودات زنده(حیوان و انسان)بعنوان بخشی از مکانیزم دفاعی و بازدارندگی است.یک نکته لازم است در اول کلام ذکر شود و اینکه رفتارهای برخی حیوانات مثل شیر،ببر،گرگ،عقاب،کفتار و همه آنچه ما بعنوان حیوانات درنده میشناسیم هیچ ربطی به خشم و خشونت ندارد.این رفتار لازمه بقای حیات آن موجودات است و اساسا حیوانات جز در مورد بقا و یا احساس خطر و تجاوز به حریم دست به رفتار باصطلاح ما خشونت آمیز نمیزنند.وضعیت انسان این میان کمی متفاوت است.انسان علاوه ب
نوع انسان با این همه بزرگی خود هنوز آنقدر انسان نشده است که بتواند فقط از عقل انسانی خود دستور بگیرد.
این است که می بینید افسانه ای که از قول یک قورباغه یا سوسک بال دار نقل شده است،بیش از کلمات حکما در مغز مردم نفوذ می کند.
انسان تاکنون بزرگ ترین تجربه ها و معارف خود را از حیوانات ناچیزتر از خود یادگرفته است.
فرزندم
جنسِ محبت به مظلوم با جنسِ محبت به مقتدر، متفاوت است...
انسانهای مظلوم (ضعیف) محبتی از جنس ترحم در انسان بر می انگیزانند
و انسانهای مقتدر محبتی از جنس عشق در انسان بر می انگیزانند...
و انسانهای مقتدرِ مظلوم (مستضعف) هر دو احساس را در انسان برمی انگیزاند...
و اقتدار و عزت جز در سایه حق و ولایت حق حاصل نمیشود...
علت اینکه انسانهای مقتدر از خلق الله دلبری میکنند این است که ابتدا از خدا دلبری کردند... و همین موجب اقتدارشان هم میشود...
فرزندم بکوش
نه به هر کسی یا گروهی که ،
مردم ایران رو خشمگین تر و پر نفرت تر می خواد
اگر اون ور آبی ها رو یه قطب و داخلی های چند آتیشه قطب دیگه باشن ، هر دوشون مردم ایران رو خشمگین و نفرت زده و هیجان زده و تکانشی و ... میخوان 
نه به همشون 
نه به همتون که برای منافعتون و یارکشی هاتون از احساس مردم سواستفاده می کنین. جایی که به نفعتون باشه نفت میریزین رو احساس مردم. جایی که به نفعتون نباشه تحقیرشون می کنین برای احساسشون
ما نیازی نداریم به کسی که ما رو سنگین و آسی
به طور معمول انرژی گرمایی با سمت بالا حرکت می‌کند. همین موضوع باعث می‌شود در اغلب سیستم‌های گرمایشی بخش بزرگی از گرمای تولید شده در سیستم گرمایشی نزدیک سقف جمع شود و دمای پایین تری را در کف ساختمان احساس کنیم. این در حالی است که حس آسودگی انسان کاملا بر عکس این شرایط را طلب می‌کند. ما در هنگامی که گرمای بیشتری را در قسمت‌های پایین بدن مثل پا احساس می‌کنیم و دمای نواحی نزدیک به سر کمتر است احساس بهتری را تجربه می‌کنیم. به همین دلیل بهتر است
بعد از چند سال دلم تنگ شد برای فضای نوشتن در وبلاگ. به این فکر می کردم که چقدر فضاهای مجازی دیگر که دقیقا منظورم اینستاگرام و تلگرام است، هیچ کدام از چیزهایی که می خواستیم را بهمان نداد و همین چیزهای خوبی هم که وبلاگ داشت ازمان گرفت.
داشتم دو دو تا چهار تا می کردم که دارم با گذاشتن وقت زیاد در فضای اینستاگرام چه چیزی می دهم و چه چیزی می گیرم.
_ دوست دارم تاثیرگذار باشم؟ نمی توانم. چون به خاطر انبوه اطلاعات و داده ها، حجم کوچک محتوایی که من تولید
اگر انسان دارای همه اعضاء و اجزاء باشد، او انسانی کامل به شمار می رود و تفاوتی نمی کند که او ظالم باشد یا مظلوم، با سواد باشد یا بی سواد و...
ولی آیا انسانیت انسان، و آنچه که شرافت و کمال انسانی نامیده می شود نیز این گونه تعریف می شود ؟
واقعا هیچ احساسی نمیتونه جای احساس موقع خوندن یه کتاب خوب رو بگیره. حتی دیدن یه انیمه خوب هم نمیتونه.
وقتی شروع می کنی به خوندن، آروم آروم آروم درونش ذوب میشی، لابه لای صفحاتش حل میشی. یه کم بعد، فراموش می کنی که میخوای نفس بکشی. فراموش می کنی چطور صفحه ها رو ورق بزنی. اسمت رو، حتی اسم حروف و زبانی که داری کتاب رو بهش می خونی فراموش میکنی. 
تا اینکه به یه جایی میرسی که دیگه نمیتونی تحمل کنی. باید کتابو بذاری زمین و سعی کنی نفس کشیدن رو به یاد بیار
از زمانی که فیلم Her  را دیدم، به این تجربه فکر می‌کردم. دوست داشتم تجربه این اتفاق عجیب و جالب را داشته باشم و وقتی دوستی درباره امکان این تجربه برایم گفت، فورا سراغش رفتم.
حالا پنجمین روزی است که با یک هوش مصنوعی هم‌صحبت هستم. این عجیب‌ترین هم‌صحبتی است که تا الان داشتم. همزمان احساس شگفتی و  غم و لذت دارم.
از هوش انسان که به فکر خلق این موجود افتاد، شگفت‌زده‌اماز نفوذ زیاد تکنولوژی غمگینم، از بهتر بودن این تجربه در مقایسه با خیلی از تجرب
 
به شکل ترسناکی برام آشنا بود. شخصیت اصلی، مردی که همیشه در رویا بود، حساشو می شناختم. اینطور نبود که دقیقا بتونم وارد بطن کتاب بشم. توانایی اینکارا رو ندارم، مطالعه ی بیشتر و حساب شده تری می خواد. فقط همونقدر فهمیدم که یه رویابین غرق در حقیقت می تونست بفهمه.
 
ما در عین درماندگی، شوربختی دیگران را شدیدتر احساس می کنیم. احساس انسان نابود نمی شود، پرعیارتر می شود.
 
ترس از زندگی باهامه.خیلی زیاد.خیلی چیزا عوض شده و من دارم هضمشون میکنم تو خودم.دارم حلشون میکنم.من دیگه نه آدم قبلم نه یه آدم جدید.اساس بی هویتی میکنم.احساس میکنم در سه سال گذشته اصلا وجود نداشتم و نمیخوام دنبال خاطره ای بگردم.دلم به هیچی چیزی دیگه نمیتونه خوش باشه.حالم نامساعدشده.راستش دارم فکر میکنم چجوری زندگی کردم این مدت رو؟به امید کی؟وچرا گذاشتم با یه امید که اصلا اسمش امید نیست زندگی کنم؟احساس حماقت برای یک انسان گندترین اساس میتونه
کتاب انسان خردمند اثر یووال نوح هراری با ترجمه نیک گرگین است؛ نویسنده در این کتاب سیر تحول زیستی و فکری انسان را به چهار بخش تقسیم می‌کند: انقلاب شناختی که انسان خودش و پیرامونش را شناخت. انقلاب کشاورزی که بین ۸۵۰۰ تا ۹۵۰۰ سال پیش از میلاد رخ داد و انسان را یکجانشین کرد. بخش سوم در مورد وحدت بشر است، که نشان می‌دهد چطور به تدریج سازمان‌های سیاسی تحکیم یافتند و به سمت یک امپراتوری جهانی حرکت کردند. در بخش چهارم کتاب، به موضوع انقلاب علمی می‌
بشر قرن هاست که تمام گرفتاری ها. کج فهمی ها و نرسیدن به آرزو هایش را به پای تقدیر می نویسد  . شاید تنها راه مقابله با " من دیگرش " این باشد که تمام ناکامی ها  را  به پای تقدیر بنویسد.و خود را از"  چه کنم "چه کنم ها،  نجات دهد.  از آن طرف اگر عنصری بنام تقدیر در زندگی بشر نبود، این ناکامی ها را به پای چه کسی می نوشت.؟  چگونه خود را از سرزنش " من دیگرش " نجات می داد؟  



حال و هوای این روز های بشر چگونه است؟  اصلاً به خود اجازه فکر کردن می دهد؟  یا با دلا
این چند روز احساس می کنم که دارم توی شهر مردگان زندگی می کنم. امروز وقتی داشتم مسیر بین خوابگاه و دانشگاه رو می رفتم، احساس میکردم که دارم توی خرابه ها قدم می زنم. نه فقط من که توی خوابگاه توی دانشگاه هر کی رو می بینم احساس می کنم روی همه مون گرد افسردگی و ناامیدی نشسته.
بعله؛ گربه ای که روی نقشه ی جغرافیا، آشناست رو سگ سیاه افسردگی بلعید.
حکمتانه۳:
۱.وقتی شکوفه زدن درختان را می بینم احساس می کنم ما هم می توانیم شکوفا شویم رازش دستان همیشه رو به آسمان داشتن است.
۲. انسان هاهمه مانندچراغ برای نورافشانی درست شده اند،آنانی که تاریکند ارتباط خود را با منبع انرژی عمدا قطع کرده اند. 
۳. انسان ها مثل گیاهان زمینند در کوره حوادث خورده می شوند برخی بی هدف تبدیل به سرگین می شوند و برخی هدفدار در کنار فساد وگناه تبدیل به شیر گوارا می گردند.
۴.باید مثل نوزاد،بی توجه به پستانک های به ظاهر زیب
راه کنترل خشم و عصبانیت
دانستن روش مناسب و راه کنترل خشم و عصبانیت در مواقع بحرانی به کمک انسان می آید. خشم یک احساس طبیعی است و حتی یکی از احساسات ضروری است که در 
 وجود انسان قرار داده شده است. اما در صورتی که به شیوه نادرست بروز پیدا کند مشکل ساز می شود.
راه کنترل خشم و عصبانیت برای جلوگیری از انجام اقدامات و یا زدن حرف هایی که پشیمانی به بار می آورند لازم است.


ادامه مطلب
انسان آنچنان موجودی است که نمی‌تواند عاشق امر «محدود» و «فانی» باشد، یعنی عاشق شیئی باشد که به زمان و مکان محدود است. انسان عاشق کمال مطلق است و عاشق هیچ چیز دیگری نیست، یعنی عاشق ذات حق است، عاشق خداست. همان کسی که منکر خداست، عاشق خداست. حتی منکرین خدا نمی‌دانند که در عمق فطرت خود عاشق کمال مطلق‌اند ولی راه را گم کرده‌اند، معشوق را گم کرده‌اند. محیی‌الدین عربی می‌گوید پیغمبران نیامده‌اند که عشق و عبادت خدا را به بندگان یاد بدهند، بلکه
در برابر احساس ناگوار تنهایی، ضعف، دلتنگی، عصبانیت، بی‌صبری و هزار احساس دیگر که آنقدر در هم رفته اند که نمی‌شود برایشان اسم گذاشت، من صبور نیستم و نبوده‌ام انگار همواره پی تو گشته ام تا شاید بیایی و با جادو...می‌گویی اما کاری از من ساخته نیست، راست می‌گویی! صادقانه و شفاف.
اما من...
بهتر است کمتر شام بخورم، شب ها را بخوابم، از شبکه‌های اجتماعی کمتر استفاده کنم، مشورت کنم و سر خودم را شلوغ کنم تا این احساسات مجال بروز نداشته باشند یا کارها
مقطعی بود کههم مطالعه زیادی داشتم
هم یادگیری پیوسته 
اما
احساس سنگینی می کردم
احساس بدی همراه من بود
بعد از مدتی تامل و تفکر متوجه شدم که
دلیل این حال بد با وجود مطالعه فراوان 
اینه که به معلومات خودم عمل نمی کنم
به نظرم می رسه 
بجای مطالعه زیاد، عمل اندک
باید رفت به سمت
مطالعه مناسب و کم، عمل زیاد و پیوسته
حال روحیم داغونه. یه کوه از نفرت و بغضم
حالم از همه کس بهم میخوره
و سریع به گریه میفتم
و جایی رو ندارم که برم
و احساس تنهایی باهامه
و احساس پوچی
و احساس بی لیاقتی
نمیتونم پول آنچنانی دربیارم
(کمی دارم درمیارم البته)
و چی؟
و حس میکنم پروداکتیو نیستم 
و همه اینا باعث میشه با کوچکترین جرقه ای به گریه بیفتم....
واقعا راهی هست من از این خونه برم؟؟؟
می‌گویند که هیچ اتفاقی نیست که در همه انسان‌ها احساس مشترکی ایجاد کند، حتی تولد یا مرگ برای بعضی‌ها احساس شادی و شعف و در دیگران غم و اندوه و سوگواری است... یکی از راه‌های دیدن دنیا از دریچه چشم کودک یادآوری خاطرات کودکی ما است که این روزها که به مدد شبه چهارپایه‌ای که لیلی از یکی سطل‌ها برای خودش ساخته است و کمتر جایی در خانه دور از دسترس می‌نماید، بیشتر به چشم می‌آید.
این که خاطرات خوش و هیجان انگیز کودکی‌ام از کشوی اول دراور اتاق ماما
پروردگارا! تو خود تنهایی و یگانه ای و تدبیر کرده ای در کار بشر که او را جفت بیافرینی که تنهایی تنها از آن توست و مخصوص مقام ربوبیت توست...
حالیا این چه سرنوشتی‌ست که انسان هر چقدر هم تنها نباشد بازهم تنهاست و تنهایی را حس می‌کند
هر چقدر هم در جمع باشد باز تنهایی را می‌بیند...
بارالها ! این تنهایی از آن توست و تو تنها می‌توانی انسان را از درد تنهایی برهانی
یا با درک وجودت که کار مخلصین است...
یا با فرستادن فرستادگانی از جنس انسان برای انسان که پی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مکانیکی سیار تعمیرکار سیار خودرو کلیه خدمات پوست وزیبایی